ساده‌زیستی رهبرانقلاب

الگوی ساده‌زیستی برای مسئولان حکومت اسلامی

الگوی ساده‌زیستی برای مسئولان حکومت اسلامی

ساده‌زیستی رهبرانقلاب

علی(ع) که الگوی زهد و قناعت و ساده زیستی است، هنگامی که باخبر شد کارگزارش عثمان بن حنیف انصاری در جشن عروسی جوانی بصری شرکت کرده که در آن مجلس بسیار ریخت و پاش شده، نامه ای به او نوشت و ضمن توبیخ او به خاطر شرکت در آن مهمانی، زندگی خود را چنین توصیف کرد:

... آگاه باش برای هر مسلمانی، پیشوایی است که باید از او پیروی کند و به نور او روشن شود. اینک بدان که پوشاک پیشوای تو در این دنیا، جامه ای پاره و پشمین و طعامش، خوراکی ناگوار و قرص نانی جوین است و پیوسته به اینها بسنده می کند. شما نمی توانید چنین زندگی کنید، ولی مرا به زهد و پاکدامنی و کوشش در راه حق و عدالت یاری کنید. به خدا سوگند! در این دنیا درهم و دینار و طلایی نیندوخته و از غنیمت های آن ثروتی پس انداز نکرده ام و به جز این ردای کهنه که بر تن دارم، جامه دیگری برای خویش تدارک ندیده ام... .
اگر بخواهم برایم آسان است که از شهدهای پاک و مغز نان گندم و جامه های زربافت و ابریشمی بهره گیرم، ولی دستم را از دامان این آرزوهای فریبنده کوتاه کرده ام و مرا رغبتی نیست که با حرص و ولع دهان به طعام های خوش گوار و شیرین آشنا کنم. [نامه45نهج‌البلاغه]

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی ساده رهبر انقلاب» ثبت شده است

آیت‌الله خامنه‌ای از ابتدای شروع جنگ تحمیلی، همراه با شهید دکتر مصطفی چمران، حضور نزدیک و فعال در جبهه‌ها داشتند، اسلحه به دوش می‌گرفتند و شب‌ها نیز در عملیات‌های شناسایی شرکت می‌کردند. ایشان رزمندگان اسلام را حمایت می‌نمودند و به آنان روحیه می‌دادند. در اواخر جنگ – سال 1367 – که وضعیت جبهه‌ها حساس شد و برخی روحیه‌ی خود را از دست داده بودند، معظمٌ‌له با اینکه در آن موقع عهده‌دار مقام ریاست جمهوری بودند، لباس رزم پوشیدند و با یک برنامه‌ی منظم، به جبهه می‌آمدند. حضور آقا در جبهه، در روحیه‌ی رزمندگان بسیار مؤثر بود؛ تا آنجا که مدافعان واقعی انقلاب توانستند با انسجام و تداوم رزم، تجاوزهای دشمن بعثی را خنثی کنند و جنگ را به نفع جمهوری اسلامی ایران پایان دهند.

راوی : سردار سرتیپ پاسدار عبدالله عراقی – جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۰۳
ساده زیستی رهبر انقلاب
همان شب که آقای خامنه‌ای رهبر شدند، گفتند: «همه‌ی بچه‌های محافظ را بگوئید بیایند.» همه آمدند. نماز مغرب و عشاء را با آقا خواندیم. بعد از نماز، آقا فرمودند: «حالا که همه هستید، من می‌خواهم حرفم را بزنم.» گفتند: «امروز خبرگان لباس پیامبر را که تن امام خمینی بود، تن من کرد. یعنی من باید آنگونه که امام بود، عمل کنم. دیگر سیدعلی خامنه‌ای که قبلاً می‌دیدید، نیستم. این تغییر را در شما هم می‌خواهم ایجاد شود. شماها پاسدارهای رئیس‌جمهور بودید، از امروز پاسدارهای ولی‌فقیه‌اید. مردم در جامعه شما را نگاه می‌کنند. ما اینجا یک تعداد همکار و رفیق بودیم، همان رفیق می‌مانیم. هر کس نمی‌تواند خودش را تغییر دهد، امشب خداحافظی کند، برود. تکلیف را ازتان برمی‌دارم.» بعد فرمودند: «من بسیجی‌ام. می‌خواهم بسیجی بمانم. امام گفت: «خدا مرا با بسیجیان محشور کند.» من هم می‌خواهم با این قشر محشور باشم. اگر ماندید باید بسیجی بمانید، هر کس نمی‌تواند برود.»
بعد از چند وقت دو سه تا از همکارهای ما که رعایت نکرده و از آنجا سوء استفاده‌ی مالی خیلی ناچیزی کرده بودند، آقا با بدترین برخورد ممکن با آنها برخورد کرد.

راوی : حاج غلام شاپسندی – محافظ باسابقه‌ی مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۳
ساده زیستی رهبر انقلاب
مقام معظم رهبری در برنامه‌ی ورزشیِ خود، مرتب به کوهنوردی می‌روند. در یکی از روزها، بنا شد دو تا اسب مهیّا کنیم تا اگر آقا خواستند، اسب سواری کنند. من که خود را خبره در اسب سواری می‌دیدم، دو تا اسب را آماده نمودم. اسب را برای ایشان انتخاب کردم؛ چون باورم بود که معظمٌ‌له در اسب سواری مهارت کمی دارند. مراعات دست ایشان را هم می‌کردیم. با خود می‌گفتیم که آقا برای سوار شدن به روی اسب، احتیاج به کمک دارند، ولی هنگام سوار شدن، چابکی آقا را بیش از خود دیدم. خیلی تیزتر از من بر روی اسب پریدند و همانند یک اسب سوار حرفه‌ای، در یک منطقه‌ی کوهستانی اسب را به جلو هدایت می‌کردند. جالب بود که ایشان دقت داشتند بر اسب فشاری وارد نشود. درس دیگر ما در آن روز، اهتمام به ورزش بود. آقا در این سن و سال بر اثر تمرین‌های مکرر در ورزش‌های مختلف، به چنین روحیه‌ای دست یافته‌اند.

راوی : سردار سرتیپ پاسدار علی فدوی – از فرماندهان نیروی دریایی سپاه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۱
ساده زیستی رهبر انقلاب
روزی مقام معظم رهبری فرمودند: «من در زمان جنگ، همیشه با لباس نظامی در جبهه‌ها حاضر می‌شدم. اما تردید داشتم که آیا مصلحت همین است که من لباس پیغمبر(ص) را کنار بگذارم و این لباس نظامی را بپوشم یا با همان لباس روحانی در جبهه‌ها حضور پیدا کنم؟ یک روز پنجشنبه که از جبهه به منظور شرکت در نماز جمعه به تهران آمدم؛ برای دادن گزارش، مستقیماً از فرودگاه به جماران رفتم. امام(ره) در پشت پنجره ایستاده بودند. من مشغول بازکردن بند پوتین‌ها شدم و این کار مدتی طول کشید. حضرت امام(ره) همچنان ایستاده بودند و با لبخندی، به دقت مرا نگاه می‌کردند. چون وارد اتاق شدم و دست امام را بوسیدم، ایشان دستی به شانه‌ی من زدند و فرمودند: «زمانی پوشیدن لباس سربازی در عرف ما خلاف مروّت بود، ولی می‌بینم برازنده‌ی شماست.» با این کلام دلربای امام، تردید از دلم بیرون رفته و همیشه از پوشیدن لباس نظامی لذّت می‌بردم.»

راوی : حجت‌الاسلام و المسلمین ذوالنور – فرمانده‌ی تیپ امام صادق(ع) در دوران دفاع مقدس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۰
ساده زیستی رهبر انقلاب
بعد از صدور قطعنامه 598، از سوی کشورهای قدرتمند دنیا بر ایران فشارهای زیادی وارد می‌شد تا ما قطعنامه را بپذیریم. در همان ایام، خاویر پرز دکوئیار – دبیر کل وقت سازمان ملل متحد – برای رایزنی‌های لازم به ایران آمد. یکی از برنامه‌های وی، ملاقات با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود. در آن زمان آقا، رئیس‌جمهور بودند. پس از ملاقات، دکوئیار به من گفت: رئیس‌جمهور شما از کدام دانشگاه علوم‌سیاسی فارغ‌التحصیل شده است؟ گفتم: چطور؟ گفت: من از چند دانشگاه معتبر دنیا دکترای علوم‌سیاسی دارم و بیش از سی سال است که کار سیاسی می‌کنم و اکنون ده سال است که دبیر کل سازمان ملل هستم. در این مدت، کمتر شخصیت سیاسی و رئیس‌جمهوری هست که وی را ندیده و با او گفتگو نکرده باشم، ولی تاکنون شخصیتی سیاستمدارتر و هوشمندتر از رئیس‌جمهور شما ندیده‌ام!

راوی : آقای بشارتی – وزیر کشور وقت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۸
ساده زیستی رهبر انقلاب
یکی از مطالبی که در زمان ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای، بسیار در دنیا انعکاس پیدا کرد و آثار بسیار مثبتی در میان مسلمانان گذاشت، برخورد ایشان با دعوت رئیس‌جمهور زیمباوه در مهمانی شام بود. پس از آن که به معظمٌ‌له اطلاع داده شد که در سر میز شام، مشروبات الکلی وجود دارد، ایشان پیغام دادند که ما در این مهمانی شرکت نمی‌کنیم، مگر اینکه مشروبات الکلی جمع شوند. آنان گفتند: ما به شما کاری نداریم، یعنی به ایرانی‌ها تعارف نمی‌کنیم و از میهمانان غیرایرانی پذیرایی می‌کنیم.
مقام معظم رهبری فرمودند: «ما سر سفره‌ی شامی که در آن مشروبات الکلی باشد، حاضر نمی‌شویم، چون شرعاً حرام است.» آنان حاضر نشدند مشروبات را جمع‌آوری کنند؛ معظمٌ‌له هم در مهمانی شرکت نفرمودند. غربی‌ها تصوّر کردند که طعمه‌ی خبری نصیب آنها شده است و در دنیا چنین منعکس کردند که رئیس‌جمهور ایران، برخلاف پروتکل‌های تشریفاتی، در مهمانی شام حاضر نشدند؛ ولی انتشار این خبر در جهان اسلام، موجب تقویت موضع آرمانی نظام اسلامی شد و بسیار به نفع جمهوری اسلامی تمام شد.

راوی : دکتر علی‌اکبر ولایتی – مشاور عالی مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۶
ساده زیستی رهبر انقلاب
من نسبت به حضرت امام خمینی(ره) روی بازتری داشتم و مسائل را بی‌پرده با ایشان مطرح می‌کردم. یک روز که خصوصی خدمت معظمٌ‌له رسیده بودم، بی‌پرده از مورد قائم‌مقامی رهبری و مشکلاتی که احتمالاً پیدا می‌شود، صحبت کردم. حضرت امام(ره) در آن جلسه به من فرمود: «شما در بُن‌بست نخواهید بود، آقای خامنه‌ای در میان شما هست؛ چرا خودتان نمی‌دانید؟» این جلسه مربوط به اواخر عمر حضرت امام(ره) است. در همان روزها امام برای مقام معظم رهبری، کلمه‌ی «برادر» را به کار می‌بردند. قطعاً این تعبیر بی‌معنا نبود. ما آن روزها از این تعبیرات، به موضوع رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منتقل نشدیم، اما گفته‌های امام خمینی نشانگر این است که معظمٌ‌له، آیت‌الله خامنه‌ای را شایسته‌ی این کار می‌دانستند. چنانچه به حاج احمد آقا فرموده بودند: «الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند.»

راوی : آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۴
ساده زیستی رهبر انقلاب
سفر چین بود. قبل از نشستن هواپیما در پکن، خبر دادند که رهبر چین مریض است و امکان ملاقات با او وجود ندارد. چون ملاقات با رهبر چین بسیار مهم بود، آیت‌الله خامنه‌ای نیز تصمیم گرفتند یکی دو ملاقات تنظیم شده را لغو کنند. نزدیک ساعت شش عصر، وقت ملاقات با نخست‌وزیر چین بود و آقا فرمودند: «من به این ملاقات نمی‌روم!» برای من این خبر به عنوان یک سفیر بسیار تلخ بود. ما موضوع را به اطلاع چینی‌ها رساندیم. ساعت مقرر فرا رسید. همه آماده‌ی مذاکره بودند، اما از هیأت ایرانی خبری نشد! خبرنگارها مخابره کردند که در رابطه‌ی ایران و چین مشکل ایجاد شده. ساعت شش و نیم بود که نخست‌وزیر چین به محل اقامت رئیس جمهور ایران آمد و حدود یک ربع با آقا صحبت کرد و گفت: «ما نهایت احترام به مهمان را، به خصوص شخصیتی مثل جنابعالی، وظیفه‌ی خود می‌دانیم. مشکل بیماری رهبر چین جدّی است و پزشکان، ایشان را ممنوع‌الملاقات کرده‌اند. با این حال، موضوع را بررسی می‌کنیم.» با وعده‌ی نخست‌وزیر، آیت‌الله خامنه‌ای پذیرفتند که در جلسه شرکت کنند. روز بعد به آقا گفته شد: با توجه به نامساعد بودن حال رهبر چین، فقط ده دقیقه ملاقات صورت بگیرد؛ که ملاقات در بیست دقیقه انجام شد.

راوی : دکتر علاءالدین بروجردی – رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۶
ساده زیستی رهبر انقلاب
یک وقت بدون اطلاع وارد محله‌ای برای دیدن خانواده‌ی شهیدی شدیم، دیدیم محله پر از جمعیت است و برای ورود مقام معظم رهبری، گاو و گوسفند آماده کرده‌اند. آقا با دیدن این صحنه ناراحت شدند و فرمودند: «مگر من نگفتم مزاحم مردم نشوید و دیدار من بدون اطلاع قبلی باشد؟» عرض کردیم: «آقا؛ از دفتر اطلاع نداده‌اند.» بالاخره آقا وارد منزل پدر شهید شدند و فرمودند: «بگو ببینم چه کسی آمدن مرا به شما اطلاع داده؟ آیا از دفتر اطلاع داده‌اند؟» پدر شهید عرض کرد: «نه آقا، من دیشب حاج‌آقا روح‌الله را در خواب دیدم. پسرم علیرضا نیز در کنار امام نشسته بود. امام رو به من کردند و فرمودند: «فلانی! فردا شب میهمان عزیز داری، از میهمانت پذیرایی کن.» گفتم: «میهمان من کیست؟» فرمود: «رهبر میهمان شما است.» با تعجب گفتم: «رهبر می‌خواهد به خانه‌ی من بیاید؟!» پسرم گفت: «بله بابا، رهبر می‌خواهد بیاید. از ایشان پذیرایی کنید.» من از خواب که بیدار شدم، رفتم مسجد. گفتم: «آقایان! فردا شب قرار است آقا بیایند منزل ما.» گفتند: «از کجا می‌گویی؟» گفتم: «شهید من به من دروغ نمی‌گوید. منتظر بودیم، دیدیم شما آمدید. من شاهد دارم.» آقا فرمودند: «شاهدت چیست؟» پدر شهید گفت: «امام فرمودند: «سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید این‌قدر دعا نکند در نماز شبش که خدا جان مرا بگیرد، ملّت نیاز به رهبر دارد.»» آقا فرمود: «بلی الآن دو ماه است که نیمه‌شب، شهادت را از خدا می‌خواهم.»

راوی : حجت‌الاسلام و المسلمین احدی – استاد سطح عالی حوزه علمیه قم – به نقل از همراهان رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۶
ساده زیستی رهبر انقلاب
در دیداری که مقام معظم رهبری از جانبازان قم داشتند، از اولین نفری که در مقابل درب مستقر بود، شروع به معانقه و روبوسی نمودند. هر یک از آنان دست خلف صالح حضرت امام(ره) را می‌بوسیدند و بر صورت و چشمان خود می‌مالیدند. گاهی گریه می‌کردند و دست بر گردن معظمٌ‌له می‌انداختند. از آنجا که برخی از عزیزان روی چرخ‌های خود نشسته بودند، ایشان به حالت خمیده می‌ماندند و صحبت‌های آنان را گوش می‌دادند. یکی از جانبازان عرض کرد: آقا من تقاضا دارم که انگشترتان را به عنوان یادگاری به من بدهید. مقام معظم رهبری بلافاصله انگشتر خود را درآوردند و به ایشان دادند. جانباز دیگری عبای رهبر را برای تبرّک درخواست کرد، معظمٌ‌له عبای خود را برداشتند و به آن جانباز عطا کردند. جانباز ویلچری دیگری عرض کرد: آقا من می‌خواهم برای نجات از فشار قبر، پیراهن شما را همراه کفنم داشته باشم. مقام معظم رهبری به حالت مزاح فرمودند: «اینجا که نمی‌شود پیراهن را از تن درآورد! آن را برای شما خواهم فرستاد.» دیدار طولانی و صمیمانه‌ی جانبازان که تمام شد، آقا به محل اقامت خود بازگشتند و پیراهن را توسط بنده برای آن جانباز فرستادند.

راوی : حجت‌الاسلام و المسلمین ذوالنور – فرمانده‌ی تیپ امام صادق(ع) در دوران دفاع مقدس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۵
ساده زیستی رهبر انقلاب